شام رو حاضر میکنم به بابات میگه بابا بفرما شام. تو تموم کلیپهای خودت که به عدد30 رسیده همه فیلمهارو میشناسی...مثلا میگی تاب بازی رو بذار برام منم میگم تو کدومه بهم نشون میدی...شدی دکمه سرچ مادر عزیزکم میگی جیش دارم ولی برای رفتن به دستشویی به هر راهی متوصل میشی که نری. نقاشی میکشی هی میگی مثلا صندلیه یا مثلا بابابزرگه...این مثلا منو کشت. عاشق کنسرت گیلکی هستی و وقتی میذارم برات سطل خونه سازیتو برمیگردونی ومثه وحدتی میکوبی روش وباهاش میخونی.مخصوصا رعنا رو. کافیه توجه ما بهت کم بشه به نوعی خودت رو به ما معرفی میکنی...و اون حرکت در اون زمان بسیار شیرینه... قشنگ مادر چجوری بابت بودنت از خدای خودم سپاسگزار باشم؟ چطور قدر ب...